کورش ویسی استادیار مدیریت ورزشی وریا غفوری اگرچه حرف دل مردم را در رسانه های مختلف مطرح کرد و طرفداران بسیاری را جذب خود نمود اما به اعتقاد بنده نباید این بازیکن شایسته کورد وارد چنین عرصه ای می شد. وریا غفوری در منطقه ی محروم استان کردستان رشد کرد و با مشقت های بسیار و پس از سال ها بی مهری در استعدادیابی ها وارد لیگ برتر شد. وریا غفوری در یک جهت گیری اشتباه و با مشاوره های نامتناسب با حرفه خود خیلی زود به مقوله سیاست و مسئولیت پذیری اجتماعی ورود کرد و از ادامه روند ورزش حرفه ای خود دور شد. و به اعتقاد بنده به نوعی زودتر از موعد در ورزش فوتبال بازخرید و به حاشیه رانده شد. با وجود عملکرد درخشان اما بدلیل پرداختن به حواشی سیاسی و اجتماعی از تیم ملی کنار گذاشته شد و امروز بخاطر تمدید قرادادش دست به دامن مدیران باشگاه شده است که جای بسی تاسف است. وریا غفوری اسیر رسانه ها و هیحانات هواداران شد و در تیتر مختلف رسانه ها به مطالبه گری نیازهای جامعه پرداخت. قابل ذکر است که صحبت بنده به معنای بی ارزش جلوه دادن و کم اهمیت بودن دغدغه ها و فعالیت های اجتماعی این بازیکن نیست اما در طول تاریخ افرادی به مراتب توانمندتر و با نفوذ بیشتر چه در بین سران احزاب مختلف اقوام مختلف و چه در بین سلبریتی ها و هنرمندان مختلف از جمله مرحوم شجریان، عادل فردوسی پور که برنامه هایشان بیشترین حجم مخاطب در در طول چندین سال داشت که با نامهربانی هرچه تمام تر توسط افراد سیاسی به گوشه رینگ فرستاده شدند و کاری از پیش نبردند. از طرفی وریا غفوری دارای معلومات سیاسی و دانش کافی برای ورود به این عرصه ها نبود و متاسفانه بدلیل کورد بودن شان توسط امثال رستم قاسمی ها به راحتی مورد برچسب تجزیه طلبی قرار گرفت تا مطالبات ارزشمند این بازیکن به حاشیه کشیده شود. به اعتقاد بنده تمام کسانی که خواسته و ناخواسته در تهییج این بازیکن و این استعداد کم نظیر کورد برای ورود به عرصه های غیر فوتبالی مقصرند و باید مسئول شناخته شوند. وریا غفوری می توانست با حضورش در تیم ملی و باشگاه های معتبر اروپایی زمینه توسعه ورزش استان کردستان و زادگاه خود را بر اساس ماموریت و رسالت ورزشی خود فراهم بیاورد. کاری که امثال سادیو مانه، محمد صلاح و ... دارند انجام می دهند که خروجی و دستاورد آن ها به مراتب بیشتر و بهتر قلمداد می شود. استان کردستان یکی از محروم ترین استان های کشور است. جزو متورم ترین، بیکارترین، کم برخوردارترین، و الوده ترین استان های کشور است. میزان سرانه فضاهای ورزشی استان کردستان به ازای هر نفر ۲۵ سانتیمتر مربع است. همچنین میزان فضای سبز ۳۶ سانتیمتر به ازای هر نفر است. حال انکه این میزان در میانگین کشوری ۹۰ سانتیمتر است. بر اساس برنامه ششم توسعه قرار بود که این میزان به ۲ متر مربع برسد که هرگز محقق نشد. در کشورهای آسیای شرقی همچون ژاپن، کره، چین میزان سرانه فضاهای ورزشی بین ۳ تا ۴ مر مربع می رسد. در کشورهای اروپایی میانگین ۵ متر و در کشور آمریکا ۷ متر مربع به ازای هر نفر است. میزان سرانه فضاهای سبز هم تقریبا اوضاع به مراتب بدتری را در استان کردستان نشان می دهد. استاندارد جهانی سرانه فضاهای سبز ۱۵ متر مربع است حال انکه در کردستان ۳۶ سانتیمتر است به طوری مردم شبانه در پارک ها شبیه اعضای یک خانواده دور هم جمع می شوند! میزان حمایت های مالی در ورزش استان کردستان بسیار ضعیف است. دارای کمترین کارخانجات و شرکت های تولیدی در کشور است و همین مسئله عاملی برای عدم حمایت مالی یا اسپانسرشیپ در این استان بوده و است. فضاهای ورزشی که در اختیار اداره کل ورزش و حوانان استان ها است بخاطر نقض قانون اساسی (بند سوم از اصل سوم: آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمامی سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی) توسط ماه ۸۸ بصورت خصوصی واگذار می شود تا بار هزینه های ورزش همچنان بر دوش خانوارها بماند و به همین دلیل چون مردم استان به لحاظ مالی توان پرداخت همه هزینه های ورزش را ندارند متوجه می شویم که در این استان تعداد ورزشکاران سازمان یافته که دارای بیمه ورزشی باشند بسیار کمتر از بقیه استان ها باشد. میزان عدم تحرک بدنی در بین شهروندان سنندج بر اساس تحقیقات بیش از ۸۰ درصد است که این بی تحرکی زمینه ساز بسیاری از بیماری ها و ناهنجاری های جسمانی بویژه در بین مردم کورد شده و می شود. در این اوضاع نابسمان و بحرانی استان کردستان از کسانی همچون وریا غفوری انتظار می رفت با پیشرفت در حرفه خود و دستیابی به منابع درامدی و مالی مورد انتظار با اقدامات و مشارکت در توسعه زیر ساخت ها زمینه توسعه ورزشی مناطق کورد نشین را فراهم بیاورد. حال باید صبر کنیم و سال ها منتظر بمانیم تا دوباره فردی به چنین جایگاهی برسد و احتمالا نتیجه بهتری را رقم بزند!
نظرات